سیمین قصد سفر به خارج از کشور همراه با همسر و فرزندش را دارد. اما نادر همسر او نمیخواهد پدر خود را که دچار بیماری الزایمر شده است تنها بگذارد. به همین دلیل سیمین درخواست طلاقش را به دادگاه میدهد اما دادگاه فرزندش را به او نمیدهد و مالکیت فرزند به نادر تعلr میگیرد. نادر نمی‌تواند از عهده مراقبت از پدرش بر بیاید پس برای این کار یک مستخدم به نام راضیه استخدام می‌کند. این زن که باردار است این کار را بدون اطلاع همسرش حجت قبول کرده‌ است. یک روز نادر به خانه بر می‌گردد و…